زمزمه جنگ-۱۳|نقش اعراب در کمک به صدام/ دستاوردهای عملیات بدر و والفجر۸
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۰۸۴۴۳
غرب با راهاندازی دیپلماسی فشار، اعراب با هزینهکرد مبالغ هنگفت و رژیم عراق نیز با گسترش سازمان رزم خود به ۵۰ لشکر و عمق بخشیدن به میادین مین و موانع و استحکامات مرزی، سعی میکردند که مانع پیشروی بیشتر نیروهای اسلام در این جنگ ناخواسته باشند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دفاع مقدس گنجینهای از ایستادگی، استقامت و ایثار و از خودگذشتگی مردان و زنان غیرتمند و متعهد ایران در برابر حمله ناجوانمردانه دشمن به این مرز و بوم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* وقایع جنگ در سال 1363
آغازین روزها و ماههای سال 1363 از جبهههای جنگ، خبر درگیریهای گستردهای مخابره نمیشد. رد و بدل کردن گاه و بیگاه آتش بین نیروهای دو طرف، تنها برای خالی نبودن عریضه بود. هرچند عراقیها اقداماتی در خلیج فارس و علیه نفتکشها و سکوهای نفتی ایرانیها انجام داده بودند که با پاسخ محکم و کوبندهی نیروهای دریایی و هوایی ایران مواجه شد.
در پایتخت نیز دیپلماسیها برای پیدا کردن همراه و محکوم کردن تحریمهای یک جانبه شتاب مناسبی داشت. اما این آرامش نسبی سبب نمیشد که در مرکز فرماندهی جنگ، تعلل و کوتاهی وجود داشته باشد. نظامیان ایران به شناسایی مناطق حساس و استراتژیک و طرحریزی عملیاتهای کاربردی و هدفمند پرداخته و بر همین اساس عملیات عاشورا را پایهریزی کردند تا منطقهی استراتژیک میمک را به طور کامل در اختیار خود بگیرند.
ارتفاعات میمک از آن نظر دارای اهمیت بود که نیروهای ایران میتوانستند از فراز آن بر دشتهای شرقی عراق که مشرف به مرز میشد، تسلط کامل داشته باشند تا ارتش بعث، توانایی طرحریزی حمله به خاک ایران را نداشته باشد.
در حقیقت عملیات عاشورا میتوانست ضمن انهدام بخشی از قوای دشمن، پدافند نیروهای ایران بر دشتهای شرق عراق را تحمیل کند که در صورت بروز چنین اتفاقی، نقطهی عطفی در جنگ تحمیلی رخ میداد و به واسطهی آن بخشهای وسیعی از خاک عراق از یوغ حزب بعث آزاد میشد.
عملیات عاشورا، 25 مهر 1363 با رمز یا اباعبدالله الحسین (ع) آغاز شد. تک و تهاجم با موفقیت نسبی و برآورده شدن 80 درصد اهداف اولیه تحقق یافت. موفقیتی که با همکاری اعضای قرارگاه نجف و جهاد سازندگی و یگانهای مهندسی صورت گرفت. بازپسگیری بیش از 50 کیلومتر مربع از اراضی اشغالی، تصرف ارتفاعات استراتژیک فیصل و کوه گچی و دسترسی به جادههای مواصلاتی از جمله دستاوردهای این عملیات بود که جبهههای جنگ را تحرکات خاصی بخشید. همچنین در خلال انجام این عملیات 14 گردان ارتش بعثی از 70 تا 100 درصد منهدم شدند که سقوط 3 فروند هواپیما، 2 فروند هلیکوپتر، انهدام 75 دستگاه تانک و نفربر و ... از جملهی این تلفات و انهدامات بودند.
همانگونه که گفته شد، عملیات عاشورا در منطقهی میمک، باعث شد تا میدانهای جنگ شاهد شور دوبارهای شوند. همین عامل سبب شد تا دستیابی به بصره، باز هم در اندیشهی فرماندهان سپاه ایران مرور شود. این بار نیز، حضور در منطقهی هورالهویزه که چندماه قبل از آن میزبان عملیات خیبر بود، در دستور کار ارتش و سپاه جمهوری اسلامی قرار گرفت.
* عملیات بدر و ریزش پایههای فکری صدام
انتخاب این منطقه دلایل بسیاری داشت. دشمن بعثی در عملیات آبی ـ خاکی توانایی چشمگیری نداشت. بنابراین انتخاب این منطقهی استراتژیک که با توان کمّی و کیفی نیروهای جمهوری اسلامی همخوانی داشت، میتوانست دستاوردهای کمنظیری به همراه داشته باشد. بر همین اساس اهدافی همچون تسلط بر جادهی بصره ـ استعماره و احاطه به استانهای بصره، ناصریه و العماره و شرق دجله، برای عملیات بدر تعیین شد.
باید اذعان کرد که پس از عملیات خیبر، ارتش بعث اقدام به تشکیل فرماندهی شرق دجله کرد تا بار دیگر از ناحیهی جنوب ضربهپذیر نشود، ایجاد دکلهای دیدهبانی، کمینهای آبراهی، احداث باند هواپیما و هلیکوپتر و ... از دیگر اقدامات بعثیها در این منطقه از عراق بود.
به هر حال عملیات بدر طراحی شد. نیروی زمینی ارتش با 3 لشکر و یک تیپ و سپاه پاسداران با 9 لشکر و 8 تیپ در هم ادغام شدند. هوانیروز برای جابهجایی نیروها آماده شد و نیروی هوایی ارتش نیز مأمور پشتیبانی از عملیات.
نوزدهمین روز از اسفند ماه سال 1363، عملیات با صدور رمز عملیات از قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) آغاز شد و نیروهای ایران، تک و تهاجم خود را از محورهای شمالی و جنوبی آغاز کردند.
بلافاصله استحکامات دشمن بعثی در هم کوبیده و صبح روز بعد، بسیاری از اهداف اولیه تعیین شده، محقق شد.
* هلاکت 15 هزار بعثی
طی روزهای پنجم و ششم عملیات، سپاه ایران حتی بخشی از نیروهای خود را از عرصهی دجله عبور داد؛ اما با مقاومت ارتش بعث مواجه شدند و به همین دلیل پیشروی ناتمام ماند. با این حال عملیات بدر بیش از 8 روز، با آزادسازی روستای ترابه، حوک، نهروان، فجره و تصرف بیش از 800 کیلومتر مربع از اراضی هور و تصرف جاده خندق به طول 13 کیلومتر به پایان رسید. در طی انجام این عملیات 7 تیپ و 5 لشکر عراق بین 20 درصد تا 100 درصد منهدم شدند. لشکر گارد ریاست جمهوری و نیروی کماندوی سپاه 3 نیز تا 20 درصد خسارت دیدند.
بیش از 15 هزار تن از نیروهای بعثی به هلاکت رسیدند و بالغ بر 3 هزار اسیر به دست سپاه اسلام گرفتار شدند، انهدام 250 دستگاه نفربر، 40 قبضه توپ، 200 دستگاه خودرو، 4 فروند هواپیمای پیسی 7 ملخدار، 2 فروند میگ و سوخو، 4 فروند هلیکوپتر و ... از دیگر ضایعات وارد شده به پیکر ارتش حزب بعث بود.
با این حال متأسفانه در این عملیات تعدادی از پاکترین مردان روی زمین همچون؛ باکری، آقاخانی، شعربافچی و ... به شهادت رسیدند.
این عملیات بیش از پیش سرنوشت جنگ را به سود ایران نشانه رفت. همین دلیل کافی بوده تا صدام، دستور بمباران شهر و مناطق مسکونی به ویژه تهران را صادر کند تا مردم را مقابل جمهوری اسلامی قرار دهد که از قضا نتیجهی عکس داد و شور و شعور مردم برای دفاع از تمامیت ارضی کشور در کنار آرمانهای انقلاب اسلامی و ماهیت جمهوری اسلامی، رنگ و بوی بیشتری به خود گرفت.
اما تدبیرها برای خنثیسازی عملیات هوایی علیه شهرها به حضور بازیگر جدیدی در جنگها انجامید. این بازیگر جدید که توسط نیروهای ارتش اسلام به کار گرفته شد، سلاح موشک بود. پرتاب موشک به عمق شهرهای عراق آغاز شد و بغداد، از نزدیک طعم تلخ درگیر بودن با جنگ را چشید و اینچنین شد که جنگ، لایههای جدیدی را ایجاد کرد و استراتژیهای جدیدی برای تداوم جنگ در ذهن مسئولان چیده شد. استراتژیهایی که سال 1363 پر از موفقیت را به سال 1364 سپرد و استقامت، اولین رمزگشایی این استراتژی بود.
* وقایع جنگ در سال 1364/ آغاز عملیاتهای محدود
طبق سنت هر ساله، همزمان با تحویل سال 1364، پیام نوروزی رهبر انقلاب از رسانهی ملی منتشر شد. مهمترین بخش در این سخنان، در یک جمله خلاصه شد. سال 1364 به نام هر سال استقامت نامیده شد، (سیری در جنگ ایران و عراق ـ 2/ خرمشهر، فاو/ محمد درودیان/ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ / صفحه 116) تا در ذیل آن شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه» در اذهان عمومی نقش ببندد تا فعالیت در گروهکهای مخالف جنگ و سازشطلبان فعال در داخل کشور و فشارهای بینالمللی، همه بیاثر شوند.
به موازات این فعالیتهای اعتقادی و سیاسی، فرماندهان جنگ نیز به دست بهره بردن از عملیاتهای محدود در کنار عملیاتهای گشتی رزمی و نفوذی رفتند.
در عملیاتهای گشتی رزمی، حداکثر یک گردان شرکت میکرد که طی آن وارد کردن تلفات و جمعآوری اطلاعات و بازگشت به مواضع اولیهی خودی در دستور کار قرار داشت.
عملیاتهای نفوذی نیز مانند عملیاتهای گشتی رزم بود با این تفاوت که استعدادهای بالغ بر یک تا 3 گردان در آن شرکت داشتند.
اما عملیاتهای محدود با حضور 2 لشکر، 5 گردان، 20 تا 30 گردان شرکت میکردند و سپس از موفقیت در عملیات، در منطقهی تک، باقی میماندند.
انجام این عملیاتها علاوه بر میزان موفقیتهایی که داشت، حضور نیروهای کم و با تلفات بسیار پایینتر انجام شد. البته در صورتی آغاز میشدند که پیروزی در آنها تضمین شده باشد و اهداف و ارزش نظامی و اقتصادی آن تأمین شود.
سلسله عملیاتهای ظفر توسط نیروی زمینی ارتش و عملیاتهای قدس و عملیات عاشورا توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بر این اساس انجام شدند.
عملیات قدس 1، در منطقهی هدرویس از انجام شناساییهای متعدد و با هدف، تصرف پاسگاه ابوذکر، روستای ابوسعید، برکهی مختار و انهدام کمین دژبانی ارتش بعث طرحریزی شد در 25 خرداد ماه 1364، همزمان با روز قدس، عملیات قدس 1 آغاز شد و تنها در 7 دقیقه پس از آغاز عملیات، پاسگاه ابوذکر و ابولیعه به تصرف سپاه اسلام درآمد. برکهی مختار نیز ساعاتی پس از آن به تصرف درآمد.
به هلاکت رسیدن بیش از 200 تن، زخمی شدن 200 تن و اسیر شدن 90 تن از سربازان ارتش بعث، اولین ماحصل قدس 1 بود. انهدام چندین دستگاه هواپیما، هلیکوپتر و قایق جنگی و به غنیمت گرفتن شماری سلاح و ادوات سنگین و نیمهسنگین از دیگر توفیقات این عملیات بود.
10 روز پس از قدس 1، عملیات محدود قدس 2 در منطقهی هور انجام شد تا از تک احتمالی دشمن که پاتکهای خود را افزایش داده بود، جلوگیری شود.
قدس 2 در چهارمین روز از تیرماه 1364 و با انهدام بخشی از نیروهای تیپ 68 کماندویی بعث به تثبیت موقعیت لشگر ایران در منطقهی فوقالذکر انجامید. استراتژی جدید عملیاتی ـ نظامی فرماندهان جنگ، طرحریزی عملیات نفوذی دیگری را سبب شد با نام قدس 3 تا تپهی 194، به تصرف سپاه ایران درآید. قدس 3 در منطقهی فره سیاه، در غرب رودخانهی میمه در تاریخ 19 تیر انجام شد. قدس 3، نتایج درخشانی به همراه داشت.
پاکسازی منطقهای با وسعت بیش از 20 کیلومتر مربع، کشته و مجروح کردن بیش از 700 تن از سربازان ارتش بعثی، انهدام انبارهای مهمات، پمپ بنزین قرارگاه و تعدادی ادوات جنگی و ماشینآلات نظامی که ارتش بعثی را در منطقهی استراتژیک تپهی 194 مستأصل ساخت.
* پیروزی در عملیاتهای قدس
پیروزیهای درخشان عملیاتهای قدس، فرماندهان را بر آن داشت تا عملیات قدس 4 را در منطقهی هورالهویزه در نظر بگیرند.
آزادسازی بیش از 150 کیلومتر مربع از دریاچهی ام النعاج و تسلط بر بخشی دیگر از هور و ایجاد زمینه برای دسترسی به خاک عراق از مهمترین اهداف این عملیات بود.
تدارکات لازم برای انجام قدس 4 طیریزی شد و نیروها آموزشهای فشردهای را به منظور آموختن و تقویت شنا، غواصی، بلمزنی و قایقرانی دیدند، اولین روز از مرداد سال 1364، حملهی دلاوران ایران در عملیات محدود قدس 4 شروع و مطابق معمول عملیاتهای پیشین، فتوحات آغاز شد. نیمی از دریاچهی ام النعاج در تصرف سپاه اسلام درآمد و 200 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند و 53 تن نیز خود را تسلیم نیروهای ایرانی کردند.
عملیات قدس 5 نیز، در هفته پس از آن در 15 مرداد ماه به منظور تکمیل اهداف و نتایج سلسله عملیاتهای قدس انجام شد. موفقیت این عملیات، از نظر استراتژی گام مهمی برای نیروهای جمهوری اسلامی به منظور دسترسی به اهداف از پیش تعیینشده برای این برهه از جنگ به شمار میآمد. البته موانع دشمن کار را سخت کرده بود.
برخی از این موانع عبارت بودند از: 7 ردیف سیم خاردار، بیش از 650 متر میدان مین و بشکههای آتشزای ناپالم و ادوات سنگین و نیمهسنگین نظامی. به هر حال، قدس 5 نیز هر چند با دفاع همهجانبهی عراقیها مواجه شد؛ اما با آزادسازی 30 کیلومتر مربع از هور و تحمیل تلفات به نیروهای ارتش بعث به پایان رسید.
حال، زمان آن بود که اهداف عملیات قدس 4، به طور کامل محقق شود، به همین سبب، عملیات عاشورای 4 پایهریزی شد. در عملیات قدس 4، از گروهی از مجاهدان عراقی بهره برده شد و عاشورای 4 نیز به این گروه از مجاهدان که تحت عنوان تیپ بدر، فعالیت میکردند، سپرده شد.
ساعتی پس از آن از عملیات عاشورای 4، رزمندگان سپاه اسلام به اهداف نخستین عملیات دست یافتند. خط اول دشمن و کمینهای بعثی در آبراه بجبله و نصله، شکسته شد، دشمن در برخی نواحی بدون مقاومت پا به فرار گذاشت و برخی پاسگاههای ارتش عراق سقوط کردند. حوالی ظهر، پاتک عراقیها برای خنثیسازی اثرات عملیات آغاز شد. نیروهای ارتش اسلام نیز با ایجاد کمینها و آرایش دفاعی منظم، به دفع این پاتک پرداختند.
دومین پاتک عراقیها ساعتی پس از آن با حمایت یک فروند هواپیمای پیسی 7 و 12 فروند قایق تندروی جنگی و آتش توپخانه آغاز شد که با رشادت مجاهدان عراقی به سرپرستی شهید ابوالخیر، ضمن ناکام ماندن اهداف دشمن، ضمن کشته و اسیر شدن تعدادی نیروی بعثی، 8 فروند قایق تندروی جنگی نیز به غنیمت گرفته شد.
حال دریاچهی امالنعاج که برای عراقیها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود، کاملاً در دست ایرانیها بود. به همین خاطر ستاد فرماندهی ارتش بعث، فرماندهی عراقی منطقه را به دلیل بروز صنعت در عملیات عاشورای 4 را تعویض کرد و به دنبال آن 3 پاتک را به منظور بازپسگیری منطقه طراحی و اجرا کرد.
در این پاتکها مجموعاً 16 فروند قایق تندروی جنگی، 6 فروند هواپیمای پیسی 7، یک فروند دستگاه نفربر و 12 دستگاه بلم با پشتیبانی نیروی هوایی عراقی مورد استفادهی عراقیها قرار گرفت که البته با مجاهدت و رشادت مجاهدان ایرانی، هیچکدام به سر منزل مقصود نرسید و بر عکس آن تمامی اهداف عملیات عاشورای 4 برای سپاه اسلام محقق شد.
این اهداف عبارتند از:
1) آزادسازی 110 کیلومتر مربع از زمینهای منطقه
2) تصرف 3 پاسگاه و انهدام کمینهای دشمن
3) اسارت 76 سرباز بعثی
4) به غنیمت گرفتن 27 قایق و بلم، 99 قبضه سلاحهای نیمهسنگین، 2 قبضه ضد هوایی و 4 قبضه خمپارهانداز
* حمایت همه جانبه اعراب و غرب از رژیم بعث
انجام عملیاتهای محدود با عناوین قدس و عاشورا، ضربههای مهلکی بر پیکرهی ارتش بعث و به تبع آن عرب متحجر و غرب مستکبر داد. از این رو، جبههی دشمن که حالا امتداد آن از غرب تا شرق بود، تحرکات جدیدی را در دستور کار خود قرار داد.
ارتش بعث به دنبال تدوین استراتژی پدافندی برآمد و حامیان غربی و عربی صدام نیز که کمکهای مالی و معنوی خود را افزایش دادند.
اعراب با اعطای دلارهای نفتی و غربیها نیز با فروش تکنولوژیهای تسلیحاتی و سلاحهای پیشرفته به عراق و تحریم فروش سلاح به ایران، سعی در بر هم زدن موازنهی قدرت به نفع عراق را داشتند که ادامهی تصمیماتشان تقویت نیروی هوایی عراق و کشاندن جنگ به شهرها، آسمان و دریا بود.
در این حین غرب با راهاندازی دیپلماسی فشار، اعراب با هزینهکرد مبالغ هنگفت و رژیم عراق نیز با گسترش سازمان رزم خود به 50 لشگر و عمق بخشیدن به میادین مین و موانع و استحکامات مرزی، سعی میکردند که مانع پیشروی بیشتر نیروهای اسلام در این جنگ ناخواسته باشند.
عراقیها بر همین اساس و با استفاده از امکانات، تسلیحات و منابع مالی پرشمار خود، مجموعه حرکتهایی را در زمین و هوا سامان دید تا مانع تعرضهای احتمالی نیروهای جمهوری اسلامی ایران شود. از این رو تعرضهای زمینی به مناطقی در جزایر مجنون، مهران، میمک، سومار و منطقهی هورالهویزه ایجاد کرد تا پاسخی به سلسله عملیاتهای محدود قدس، عاشورا و ظفر داده باشد.
آنها نیروی هوایی خود را نیز به تکاپو انداختند تا با شکستن دیوار صوتی، بمباران (به ویژه مناطق نفتی) و عکسبرداریهای هوایی بتواند ضرب شستی نشان دهند.
* عملیات والفجر8 چگونه طرحریزی شد؟
همزمان با این اقدامات و در پی موفقیتهای پی در پی رزمندگان اسلام در منطقهی هور، ارتش بعث با استفاده از بهکارگیری اجباری مردم عراق، اقدام به بریدن نیزارها، ایجاد سیل بندها و خشکاندن هور به منظور عمق بخشیدن بیشتر به خشکی کرد تا ضمن ایجاد استحکامات جدید، زمینه را برای مانور و حملات زرهی آماده کند.
این تحرکات، ستاد ارتش اسلام را بر آن داشت تا فرماندهان خود را یکجا جمع کند و این بار به مانند سالهای پیشین طرح یک عملیات گسترده را بنیان ریزند.
مطالعات بسیار انجام شد و با بررسی دقیق وضعیت جبهههای غرب و جنوب غرب، منطقهی فاو برای انجام این عملیات که به خاطر تلاقی در ایامالله دههی فجر، والفجر 8 نامیده شد، انتخاب شد.
فاو دارای ارزش نظامی ـ سیاسی، عارضههای مصنوعی و طبیعی متعدد و همچنین شرایط عملیاتی خاص بود که برای والفجر 8 انتخاب شد که در صورت آزادسازی این شهر، تأسیسات بندری آن به همراه سکوهای پرتاب موشک و تسلط بر اروند رود به دست رزمندگان اسلام میافتاد.
بنابراین طراحی عملیات در این منطقه آغاز و وظایف سازمانها، نیروها و حتی وزارتخانهها در خصوص انجام عملیات تشریح شد.
نیروی زمینی سپاه به همراه هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران بیشترین بار تهاجم در این عملیات را به عهده گرفتند و در شب بیستم بهمن ماه سال 1364، والفجر 8 آغاز شد.
نیروی زمینی سپاه پاسداران تک گستردهی خود برای شکستن خط مقدم دشمن آغاز کرد. نیروهای قایقسوار با حمایت غواصان نیز یورش به خط ساحلی دشمن در هورالهویزه را آغاز کردند. تلاش بعثیها برای حفظ جبهههای جنگ و به ویژه امالقصر شروع میشود.
صدام در همان ساعات آغازین عملیات، دستور میدهد تا 3 لشگر زرهی به منطقه اعزام شوند. این تصمیم برای جلوگیری از سقوط امالقصر گرفته میشود.
عملیات به طور غیرمنتظرهای بسیار زودتر از آنچه تصور میشد، یعنی حدود 48 ساعت زودتر نتیجه داد و قبل از روشن شدن هوا، نیروی اسلام توانستند، فاو را به محاصرهی خود در بیاورند. محور ساحلی نیز در تصرف ایرانیها قرار گرفت تا امکان هرگونه پاتک از سوی ارتش بعثی گرفته شود.
صبح روز بعد، با پاکسازی منطقه از لوث یگانهای عراقی که مستأصل و بدون برنامه به نبرد با سپاه ایران میپرداختند، و مقابله با مقاومتهای کور که از داخل شهر انجام میشد، فاو به طور کلی و کامل پاکسازی شد و فاو تا سرحدات شمالی آن در اختیار ایران قرار گرفت.
در روز دوم از عملیات والفجر 8، دشمن بعثی که نمیخواست منطقهی استراتژیک خط ساحلی را از دست دهد، لشکر 5 خود را وارد کارزار کرد؛ اما تلاشهای آنها، هر چند بسیار و گسترده بود، ناکام ماند. روز بعد نیز ادامهی این تلاشها عقیم ماند تا خط ساحلی با استفاده از تجهیزات مهندسی که به منطقه منتقل شده بود، در تصرف سپاه اسلام بماند.
چند روز پس از آغاز عملیات که دشمن اهمیت و عمق والفجر 8 را درک کرد و متوجه ناکارآمدی لشگر 5 و نیروهای باقیماندهی عراقی در منطقه شد، لشگر گارد جمهوری را به این منطقه اعزام کرد تا بصره را از خطر سقوط نجات دهد.
این در حالی بود که نیروهای خودی پایگاههای اول و دوم موشکی در شمال فاو را به تصرف خود درآورده بودند و از نظر آرایشی تسلط مناسبی بر تحرکات دشمن داشتند و با استفاده از فرصت شب که نیروهای گارد، پشت شهر فاو و در سنگرهای خود مشغول به استراحت بودند و انتظار صبح را میکشیدند تا ارتش و سپاه ایران حملهور شوند، نیروهای ایران اقدام به غافلگیری کردند، دشمن تا حدی خود را از زبون و دست بسته دید که برای رهایی از وضعیت فوق، اقدام به بمباران شیمیایی کرد؛ اما از آنجا که این بمبها میان نیروهای دو طرف منفجر شد، بیش از 70 درصد نیروهای عراقی را آلوده و بسیاری از آنها را نابینا کرد. این وضعیت شرایط نیروهای عراقی را بیش از پیش بدتر کرد و با انهدام تیپها و گردانهای حاضر در منطقه، تلفات بسیاری را برای ارتش عراق تحمیل کرد. لشگر هفتم که مأمور محافظت از منطقه بود، به دست سپاه ایران متلاشی شد و تیپهای مختلف گارد جمهوری نیز بسیاری از نیروهای خود را از دست داد.
این عقبماندگی در نبردهای زمینی، حاکمان عراق را برآن داشت تا به جنگ هوایی روی بیاورند و حتی به بمباران شیمیایی بپردازند که البته با پیشبینیهای صورت گرفته، اکثر این اقدامات کور دشمن در همان نطفه خفه شد.
درگیریهای نیروهای دو طرف به مدت چندین روز مرتب ادامه داشت و در خلال همین درگیریها، ایرانیها در منطقه به ثبات بیشتری دست مییافتند و ادوات نیروهای بیشتری از عراقیها منهدم شد، و به هلاکت میرسیدند و حتی تغییر تاکتیک دشمن در رزم و استفاده از نیروهای پیاده به جای نیروهای زرهی نیز برای عراق نتیجهبخش نبود.
*عملیاتهای عملیات والفجر8 چه بود؟
این عملیات (والفجر 8) نتایج درخشانی برای ایران به همراه داشت که مهمترین آن آزادسازی 800 کیلومتر از مرزهای عراق بود. والفجر 8 علاوه بر هلاکت رساندن بیش از 50 هزار بعثی که میان آنها فرمانده لشکر و تیپ و گردان و ... وجود داشت، بیش از 700 اسیر که بین آنها افسران ارشد نیز حضور داشتند، را نصیب ایرانیها کرد. انهدام ادوات سنگین و سبک جنگی مانند هواپیما (45 فروند) هلیکوپتر (10 فروند) ناوچه (3 فروند) تانک و نفربر و خودرو و توپخانه و ... از دیگر تلفات ارتش بعث در والفجر 8 بود که باید به آن انهدام 100 درصدی 10 تیپ پیاده، کماندو و نیرو مخصوص و 2 تیپ زرهی، 4 گردان ضد هوایی، 10 گردان قاطع جیشالشعبی و 5 گردان توپخانه و همچنین انهدام بیش از 50 درصدی 41 تیپ کماندو و نیرو مخصوص و زرهی و همچنین انهدام حدود 30 درصدی 10 لشکر و 5 تیپ کماندو، زرهی و مکانیزه دشمن را افزود.
به هر حال این عملیات، ضربهی مهلکی بر پیکرهی عراق و متحدان و همدستان غربی و عربی آن وارد ساخت. به طوری که تمام دنیای استکبار و عرب متحجر، توان مالی و تبلیغاتی خود را به کار بستند تا عراق منطقهی فاو را بازپس گیرد. اقدامی مذبوحانه و کور که حتی تا آخرین روز سال 1364 نیز نتیجهبخش نبود.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: جنگ دفاع مقدس جنگ دفاع مقدس منطقه ی استراتژیک انجام این عملیات عملیات های محدود عملیات عاشورای 4 کیلومتر مربع عملیات های قدس جمهوری اسلامی منطقه ی هور نیروهای ایران فروند هواپیما عملیات عاشورا نیروی زمینی نیروی هوایی عملیات قدس سپاه ایران عملیات بدر سپاه اسلام ی ارتش بعث ایرانی ها عملیات ها دشمن بعثی ی نیروهای قرار گرفت ارتش بعثی تصرف سپاه هلی کوپتر انجام شد مهم ترین طرح ریزی عراقی ها پس از آن والفجر 8 ی عراقی کمین ها ریزی شد آغاز شد ی عراق ی دشمن سال 1364 سال 1363
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۰۸۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل جرأت نشان دادن خسارت عملیات ایران را نداشت
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، سردار غلامعلی رشید از فرماندهان عملیات «وعده صادق» در گفتوگویی مطرح کرد: دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی بر نمیگردد.
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است. شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است. یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند. چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است. یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو. یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد. عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد. در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست. در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد. دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند. عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد. مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است. وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید. رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند. بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم امریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشتار جمعی یعنی بمب اتم!